2musicweb - 2musicweb

جک ترکی - افسونگر شرقی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

افسونگر شرقی
قالب وبلاگ

کد آهنگ


کد موزیک زمستانه
لینک دوستان

ترکه سرش رو می کنه داخل حجرالاسود  بوس کنه ، سرش گیر می کنه
میگه گلط کردم دیجه گناه نمیکنم ، خدایا منو نخور!!!

ترکه ادعای بیغمبری میکرده،رفیقاش بهش میگن: بابا همینجوری که نمیشه! باید بری چهل روز بشینی تو غار، تا از خدا برات وحی بیاد. خلاصه ترکه میره، دو روز بعد با دست و پای شکسته و خونی مالی برمیگرده! رفیقاش میپرسن: چی شده؟! ترکه میگه: ایلده ما رفتیم تو غار، یهو جبرئیل با قطار اومد!

ترکه سرش میخوره به میلة وسط اتوبوس، جا به جا ولو میشه کف اتوبوس. بعد از چند لحظه، چشماشو باز میکنه میبینه ملتی که واستادن بالا سرش میله رو گرفتن، میگه: ولش کنین ببینم چی میگه!

ترکه ساعت سه نصفِ شب زنگ میزنه صدا و سیما، میگه: ببخشید آقا به نظرِ شما الان آقای خامنه‌ای خوابه؟ یارو میگه: نمیدونم ولی احتمالاً باید خواب باشن. ترکه میگه: معذرت میخوام؛ ولی آقای رفسنجانی چی، ایشون هم خوابه؟ یارو میگه: نمیدونم ولی یحتمل ایشون هم خواب باشن. ترکه میگه: ببخشید ولی آقای خاتمی چی؟ یارو میگه: احتمالاً ایشون هم خواب هستن، چطور؟ ترکه میگه: پس دمت گرم حالا که همه اینا خوابن یه شو هندی بذار حال کنیم!!

از ترکه میپرسن: مساحت ایران چقدره؟ میگه: ??????? متر مکعب! میگن: خنگ خدا، آخه چرا متر مکعب؟! ترکه میگه: آخه بعد انقلاب به ارتفاع یک متر ریده شده توش!

از ترکه میپرسن: به نظر شما اگه آمریکا افغانستان و عربستان رو بگیره، به کره و چین هم حمله کنه تکلیف ایران چی میشه؟ ترکه میگه: ایلده چی میشه نداره که، ایران میره جام جهانی!!

ماشین ترکه رو تو روز روشن، جلو چشماش میدزدن، رفیقاش میدون دنبال ماشینه و داد میزنن: آااای دزد! بگـــیـــرینش! یهو ترکه داد میزنه: هیچ خودشو ناراحت نکنید.. هیچ غلطی نمیتونه بکنه! رفیقاش وامیستن، میپرسن: چرا؟ ترکه میگه: ایلده من شمارشو برداشتم!

ترکه سرطان داشته، میره مشهد خودشو با قفل و زنجیر میبنده به پنجرة فولادی و کلید رو هم قورت میده، میگه: تا شفا نگیرم نمیرم! بعد یک ساعت خبر میرسه که تو حرم بمب گذاشتن، ترکه یک کم دست و پا میزنه، بعدِ یک مدت داد میزنه: یا حضرت ابولفضل منو از دست این امام رضا نجات بده!!!

ترکه سنگ مینداخته تو صندوق صدقات، ازش میپرسن: بابا این چه کاریه میکنی؟! میگه: میخوام به انتفاضه کمک کنم!

اردبیل زلزله میاد،‌ترکه زنگ میزنه مسئولیتش رو بر عهده میگیره!!!

دو تا ترکه دو تا گاو میخرن، ‌اولی به دومی میگه: حالا چی کار کنیم که گاوامون با هم اشتباه نشن؟ دومی میگه: تو دست به گاوت نزن، من یه گوش گاومو میکنم. بعد از چند وقت، ‌گاو اولی هم گوشش گیر میکنه به یه جایی کنده میشه. ایندفعه ‌دومی میگه: تو دست به گاوت نزن من دم گاومو میکنم. از قضا بعد از چند وقت دم اون یکی گاوه هم کنده میشه. خلاصه هی اولی میزنه یه جای گاوشو ناقص میکنه، اون یکی گاوه هم همون بلا سرش میاد. آخر سر اولی شاکی میشه به دومی میگه: اصلاً سفیده مال من سیاهه مال تو!!!


ترکه به رفیقش میگه: میخوام دختر شاه رو بگیرم! رفیقش میگه: چرت نگو مومن! مگه کشکیه؟! ترکه میگه: بابا من که راضیم، ننم هم که راضیه، فقط مونده شاه و دخترش!

از ترکه میپرسن: میدونی USA مخفف چیه؟ میگه: یوم‌الله سیزده آبان!

ترکه میره تو خواربار فروشی میگه: نیم کیلو پنیر بدین، یارو بهش میگه: ببخشید، شما ترکین‌؟ میگه: از کجا فهمیدین؟ میگه: از لهجتون. ترکه با خودش میگه: من باید این لهجمو درست کنم. پا میشه میره خارج بعد از ده سال برمیگرده، میره همون جا میگه: آقا نیم کیلو پنیر بدین. یارو باز میگه: آقا شما ترکین؟ میگه: اِاِا… از کجا فهمیدی؟ مگه من هنوز لهجه دارم. یارو میگه: نه، ولی آخه اینجا پنج ساله که بانک شده!!!

به ترکه میگن خیلی آقایی. میگه: ما بیشتر!!!

ترکه سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ‌ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم!!!

بچه پولداره شب ماشین بابا رو ور میداره بدون گواهینامه میزنه بیرون. تو راه یه افسرترک جلوش رو میگیره، میگه: کارت ماشین، گواهینامه. پسره جفت می‌کنه، میگه: حالا چه غلطی بکنم؟ ور میداره یه هزاری میذاره کف دست یارو. ترکه تو تاریکی نگاه میکنه به هزاری، یه دفعه زرد میکنه، خبردار وامیسه، میگه: ببخشید آقای خمینی، تو تاریکی نشناختمتون!!!

ترکه و لره میرن مغازه میگن :آقا نوشابه خانواده دارین؟صاحب مغازه میگه:بعله. می پرسن : به آدم مجرد هم میدین؟!

به ترکه میگن چرا زن نمیگیری؟میگه آخه کسی زنش رو به من نمیده!

ترکه میره گل فروشی میگه گل بنفشه دارین؟یارو میگه نه،ترکه میپره و تخمای گلفروشه رو میگیره، گلفروشه میگه ولم کن،ترکه میگه زنم گفته اگه گل بنفشه نداشت،تخمش رو بگیر!

ترکه تو جبهه ترکش میخوره جفت تخماش کنده میشن. میره دکتر، یارو براش یه تخم از چوب میگذاره یکی از آهن. چند سال میگذره، ترکه ازدواج میکنه و بچه دار میشه. یه روز تو خیابون دکتره رو میبینه، دکتره بهش میگه: خـوب، چطوری؟ بچه ها چطورن؟ ترکه میگه: آقای دکتر! پینوکیو خوبه ولی اون ترمیناتوره خیلی اذیت میکنه!!!

دو تا ترکه میرن سوراخ لایة اوزن رو بدوزن، خودشون میمونن اونور!!!

ترکه تو یک شب برف و بورانی داشته از سر زمین برمیگشته خونه، یهو میبینه یکجا کوه ریزش کرده، یک قطار هم داره ازون دور میاد! خلاصه جنگی لباساشو درمیاره و آتیش میزنه، میره اون جلو وامیسته. رانندة قطاره هم که آتیشو میبینه میزنه رو ترمز و قطار وا میسته. همچین که قطار واستاد، ترکه یک نارنجک درمیاره، میندازه زیر قطار، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار میشن! خلاصه ترکه رو میگیرن میبیرن بازجویی، اونجا بازجوه بهش میتوپه که: مرتیکة خر! نه به اون لباس آتیش زدنت، نه به اون نارنجک انداختنت! آخه تو چه مرگت بود؟! ترکه میزنه زیر گریه، میگه: جناب سروان به خدا من از بچگی این دهقان فداکار و حسین فهمیده رو قاطی میکردم!!!

ترکه سوار هواپیما میشه، میشینه کنار دست یک پیرمرده. خلاصه سر صحبت باز میشه و این دوتا نسبتاٌ با هم رفیق میشن. وسطای راه، یک مهمون دار میاد از پیرمرده میپرسه، پدر شما شکلات میل دارید؟ پیرمرده میگه: نه خیلی ممنون، من بواسیر دارم. مهمون داره از ترکه میپرسه: شما چی؟ ترکه میاد تریپ رفاقت بگذاره، میگه: نه مرسی. این رفیقمون بواسیر داره، باهم میخوریم!!!

ترکه میره واسه تلفن همراه ثبت نام میکنه، بهش میگن: تا سه ماه دیگه بهت تحویل میدیم. ترکه هم رو کمربندش مینویسه: به زودی دراین مکان یک موبایل نصب خواهد شد!!!

به ترکه میگن: میدونی امام حسین کجا دفن شده؟ میگه: نه. میگن: کربلا. میگه: ای خوشا به سعادتش!!!

 


[ سه شنبه 88/4/16 ] [ 8:47 صبح ] [ شبانه ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

دل من تنها بود دل من هرزه نبود دل من عادت داشت که بماند یک جا به کجا؟ معلوم است به در خانه ی تو دل من عادت داشت که بماند آن جا پشت یک پرده تور که تو هر روز آن را به کناری بزنی دل من ساکن دیوار و دری که تو هر روز از آن می گذری دل من ساکن دستان تو بود دل من گوشه یک باغچه بود که تو هر روز به آن می نگری دل من را دیدی؟ ساکن کفش تو بود...
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 23
کل بازدیدها: 370483