|
افسونگر شرقی 
| ||
|
|
اس ام اس دوستام به دلم گفتم عشق را خلاصه کن گفت:آغاز کسی باش که پایان تو باشد. **** یارب دل دوستان پر از غم نکنی با تیر بلا قامت ما خم نکنی ای چرخ تو را به قرآن سوگند یک مو ز سر رفیق ما کم نکنی **** اگه خوبی خرابتم اگه مستی شرابتم اگه هستی کنارتم اگه نیستی بیادتم **** از فرش فروشی مزاحمتون میشم. میشه دلمو فرش زیر پات کنم تا هیچ جا جز دلم پاتو نزاری؟ **** میدونی فرق تو با فندوق چیه؟ اون یه کوچولو مغز داره تو همونم نداری. **** با خون غم نوشتم غربت مکان ما نیست خنجر زدن به یاران در ذات عاشقان نیست **** سر سبز ترین بهار تقدیم تو باد آواز خوش هزار تقدیم تو باد **** اگه یه روز بری سفر .بری ز پیشم بی خبر... فقط سوغاتی یادت نره **** ای همه دارو ندارم ای تو ماه شب تارم جز تو من کسی ندارم که سر کارش بزارم **** کدومو دوست داری برات بفرستم...؟ قل(ب)م...؟ ر(و)حم...؟ ج(س)مم...؟ یا حروف داخل پرانتز...؟ **** به خاطر خاطرهایت . خاطرت در خاطرم.خاطره انگیزترین خاطراهاست. **** هر ستاره انگار شبی است که از تو دورم آسمان چقدر پر ستاره است. **** ضربان قلب من . به قلب من سری بزن... **** میدونی چرا شبها زود صبح میشه...؟ چون خورشیدم دلش برای دیدنت تنگ میشه **** میگم مر30 بهش بر30 با کمپر30 نگی به ک30 منو میبو30.؟ اگه نبو30 خیلی لوسی.... **** تصویر تو در وسعت هر پنجره پیداست تقصیر دلم چیست؟ تماشای تو زیباست... **** امروز روز ملی گلهاست.روزت مبارک . این اس ام اس برای همه ی گلهایی که عطرشونو دوست داری بفرست. **** بودیم وکسی پاس نمی داشت که هستیم باشد که نباشیم تا بدانند که بودیم. **** ای شاپرک شبهای تنهاییم: با هر تپش قلبم می گویم دوستت دارم.چشمان همیشه عاشقم در انتظار دیدار توست. **** شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد.بیدار باش.من با سبدی پر از بوسه خواهم آمد و آن را قبل از چیدن روی گونهایت می پاشم تا بدانی ای خوبم که دوستت دارم. **** نور دلیل تاریکی بود و سکوت دلیل خلوت.تنها عشق بی دلیل بود که تو دلیل آن شدی. **** کاش باران بودم تا غبار غم هایت را می شستم. نسیم بودم تا صورتت را نوازش می کردم. اما افسوس که نه بارانم نه نسیم اما هر چه هستم دوستت دارم. **** دل چو دادی ، پس گرفتن مشکل است تا توانی با رفیقان همرنگ باش یا مزن لاف رفیقی یا حقیقت مرد باش
**** اگه تنم کویره اگه نگام فقیره یه قلب پاک و ساده به عشق تو اسیره
[ پنج شنبه 88/3/14 ] [ 12:18 عصر ] [ شبانه ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ  دل من تنها بود دل من هرزه نبود دل من عادت داشت که بماند یک جا به کجا؟ معلوم است به در خانه ی تو دل من عادت داشت که بماند آن جا پشت یک پرده تور که تو هر روز آن را به کناری بزنی دل من ساکن دیوار و دری که تو هر روز از آن می گذری دل من ساکن دستان تو بود دل من گوشه یک باغچه بود که تو هر روز به آن می نگری دل من را دیدی؟ ساکن کفش تو بود... |
| [ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] | ||
