افسونگر شرقی | ||
|
سلام دوستان مطلب اینبارم به مناسبت گرامیداشت روز معلمه پس این پستمو تقدیم می کنم به همه ی معلمهای عزیز و خیلی خاص به معلم خوبم سرکار خانم داوطلب این گل رو تقدیم می کنم به همه ی معلمهای عزیز
این از اس ام اس ...ای معلم تو را سپاس : ای آغاز بی پایان ، ای وجود بی کران ، تو را سپاس .ای والا مقام ، ای فراتر از کلام، تورا سپاس. ای که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی روزت مبارک &&&&& معلم هدفت عشق است و ایثار هزاران خفته از عشق تو بیدار روزت مبارک &&&&& معلمی شغل نیست . عشق است . ذوق است .ایثار و فداکاریست . اگر به عنوان شغل به آن می نگری رهایش ساز و اگر عشق توست ، بر تو مبارک باد . استاد شهید ، مرتضی مطهری &&&&& اگر کسی بتواند معلم خوبی باشد ، خیانت کرده است اگر به کار خوب دیگری بپردازد . چرا که معلمی مقام پیغمبری و تعلیم مقام خدایی است . معلم شهید ، دکتر شریعتی &&&&& دیروز میگفتم : مشقهایم را خط بزن … مرا مزن روی تخته خط بکش … گوشم را مکش مهر را در دلم جاری بکن … جریمه مکن هر چه تکلیف میخواهی بگیر … امتحان سخت مگیر اما کنون .. مرا بزن … گوشم را بکش .. جریمه بکن .. امتحان سخت بگیر &&&&& تو ستاره پردازی ستاره هارا نقش میبندی جلا میدهی &&&&& روزهای اول تحصیل درمکتب عشق مدام با خودم مرور میکردم روزت مبارک اینم شعر ...آنکه نقاش است و نقشی ساخته با قلـــــــم طرح نویی انداخته در مسیر واژه های دوستــــــــی سطر سطــری زآشنایی داشته آنکه چون اسطوره های پارســی عین ولامی را به میم افراشته هم ردیف انبیاء و عارفـــــــــــان پوششی بر جـــــهل جاهل بافته آنکه آهنگ و کلامی دل ربــا از یرای درس خـــــــــود آراسته چشمه های معرفت جوشــــد ز او لحظه هایش پر شده از خـاطرات خاطراتی که زدل جان باخـــته هرچه از عطرش ببویم کم بود او گلستان ها ز گل ها کاشته آنکه معمار است و الگوی همه لاله ای بر قلب خود بگذاشته با سلاح علم در راه مـــــــــــــراد چون جلوداران به کفران تاخته آن معلّم آن مرّبی آن که او از فنونش عالمی پرداختــــــــه او عزیز است و مقامش پاس دار چونکه یزدان نام او بنگاشته عارف آن باشد که چون قطعه زمین یعنی از زهد و کلام و علم او ذره ای از دانشش برداشته شعر خانم امامی به مناسبت روز معلم اسم من گم شده است. توی دفترچه ی پر حجم زمان دیرگاهی است فراموش شدم. اسم من گم شده است لا به لای ورق کهنه ی آن لایحه ها زیر آن بند غریب پشت انبوهی از آن شرط و شروط لای آن تبصره ها اسم من گم شده است در تریبون معلق شده سخت سکوت حق من گم شده است. زنگ انشاء کسی انگار نمی خواست معلم بشود شان من گم شده است شان من نیست بنالم شان من نیست بگویم زتهی ، ز نبود یا از این زخم کبود لیک رنگ رخساره گواهی دهد از سر درون از همه رنج فزون. اسم من گم شده است نردبانی شده ام صاف به دیوار ترقی تا که این نسل و ان نسل پای بر پله ی من سوی فردا بروند و غریبانه فراموش شوم اسم من گم شده است بای بای [ دوشنبه 89/2/13 ] [ 2:34 عصر ] [ شبانه ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |